daddy long legs

ساخت وبلاگ

یه روز خیلی خیلی سخت تموم شد و من خوشحالم!

+یه تست ورزشی دادیم،وقتی وزنمو نوشت ....

لاغری تضمینی فقط زندگی خوابگاهی!

۶کیلو در عرض دوماه...

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 2:34

نمیخوام چسناله بنویسمیا گله کنم یا هر حرکت دیگه ای....و اینجا تنها روزنه ایه که دارم...ولی واقعا داره به من سخت میگذره...هی یادم میفته خودم تو سال قبل،که هیچ مرضی نداشتم هیچ دغدغه ای نداشتم الا کنکور وهمه چی برام فراهم بود و تو سرماخوردگیام لااقل یکی بود که حالمو بپرسه:(یکی بود که برام ...یکی بود که بهم...یکی بود که ببرتم...شما ها وقتی سرما میخورید بهانه گیر میشید؟من حس میکنم بهانه گیر شدم.فردا یه امتحان گنده دارم و نخوندم...وای برمن.حس میکنم توی هوام و معلقم و این جا و زمانی که توشم یه تصویره مثل تلوزیونی چیزی....ویروس بدن منو تسخیر کرده و اصلا عجیب نیست که فکر کنید چندتا ویروس نشستن توی مغزم و این کلمه ها رو چیدن پشت سر هم و تایپش کردن اینجا...چقد داغون واقعا.اگه بگم گه خوردم چی؟چیزی عوض میشه؟ daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 54 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 2:34

عذر میخوام مصدع اوقات شریف میشم ؛

غرض از مزاحمت این بود که میخواستم بپرسم استاد شما تصمیماتون از رو مغزتونه یا ***تون؟!

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 2:34

یه قسمت هست توی فیلم هنکوک(اگه اشتباه نکنم)که ویل اسمیت تو زندانه و تو یه گروه مشاوره نشسته و یه مشاوری سعی میکنه کاری کنه زندانیا حرف بزنن و خودشونو خالی کنن...زندانیا یکی یکی حرف میزنن نوبت به ویل اسمیت که میرسه هر سری میگه نکست نکست!فقط یبار یه حرفی میزنه که -دقیق یادم نیست -فک کنم فقط خودشو معرفی میکنه و اسمشو میگه بعد همه براش دست میزنن:)))خلاصه هر سری که میام این صفحه رو باز میکنم بنویسم یاد اون میفتم...هی میگم نکست نکست...هیچوقت هیچکس ندونست که من چقدر عاشق صدای ایفون خونه بودم وقتی کسی میخواست بیاد...و وقتی میرفتم و میدیدم دخترخالمه یا مامان بزرگمه یا خالمه....یا اصلا هرکی...دوست داشتم یکی بیاد و زنگ مارو بزنه...بیاد تو حصار تنهاییمون نفوذ کنه...مخصوصا وقتی که سرزده میومدن و منو به زوررر راضی میکردن میرفتیم بیرون.یا حتی وقتی به زور هم نبود و میرفتیم بیرون.دلم میخواد یکی بیاد دستشو بذاره رو زنگ...+زینگ زینگگگ-هان کیه؟!+حاضرشو بریم جیگر بخوریم!بیاد دستمو بگیره هرچقدر که بگم بابا درس دارم درسسسس! گوش نده و ببرتم بیرون...کشون کشون...یه بادی به مغزم بخوره:(حس میکنم توی زندونی قرنطین daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 75 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 2:34

گاهی مثل الان حس میکنم هیچکس روی کره ی زمین وجود نداره که دوستم داشته باشه...که من براش مهم باشم...حتی عزیزترین کسام...

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 6:14

به این فکر کنی چجوری برگردی

بپرسی از خودت کجا گمم کردی

شاید یه روزِ سرد

شاید یه نیمه شب

دلت بخواد بشه برگردی به عقب

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 6:14

ببل عزیز؛من امروز غرورمو زیر پا گذاشتم تا رابطه ی دوستی بین خودم و کسیکه ارزش اینو نمیفهمید، حفظ کنم.ببل عزیز این خیلی ناراحت کنندست اما این اتفاق نیفتاد و من حس سوزش در ناحیه ی غرورم دارم و فکر میکنم غرورم جریحه دار شده...ببل عزیز نمیدونم تا الان برات اتفاق افتاده یا نه،ولی از وقتی که اینکارو کردم بااینکه کلی به خودم بد و بیراه گفتم وفحش دادم اما حس سبکی دارم.فکر کنم اینطوری بهتر باشه...اینکه حداقل بدونی تو ته مونده ی تلاشتو کردی باعث میشه سبک باشی...ببل عزیز امروز موقع پیاده شدن از اتوبوس محکم خوردم به دسته ی صندلی ...به قدری درد گرفت که نمیتونم توصیف کنم....خیلی خیلی از درد به خودم پیچیدم....دو سه نفر از همکلاسیام آخی گویان پیاده شدن و من یه لحظه فکر کردم که یعنی انقدر بی عاطفه؟!یعنی واکنش منم این میشد؟!ببل عزیز من باید یه اعترافی بکنم اینجا.من هنوزم نمیدونم نیلی دقیقا چه رنگیه.اما اگه رنگای رنگین کمون از نیلی ابی بنفش شروع میشن باید بگم که اون ناحیه ای که دسته ی صندلی بهش اصابت کرده داره از همین رنگا شروع میکنه...ببل عزیز،شاید برات جالب باشه که بدونی من فردا امتحان تربیت بدنی دارم daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 61 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 6:14

پریشب بود فک کنم، زده بود به سرم:دیکتابمو برداشتم رفتم سالن  که درس بخونم مثلا!از ۱۱/۳۰تا دو همه چی خوب پیش می رفت تا اینکه یه لحظه حس کردم سرم سنگین شده....یه دختری هم بود حقوق میخوند اومد زد رو دوشم گفت پاشو برو سر جات بخواب خواهرم:)))))))ولی من تا ساعت سه و نیم با قدرت درس خوندم!:دییه آهنگی هم از ابی پیدا کردم که عشقه عشق!!اصلا وقتی گوش میدم حس میکنم قلبم میخواد منفجر شه!اصلا حس میکنم دلم میخواد عاشق بشم وقتی گوشش میدم:دیاین آهنگ تو گوشم بود موقعی که خوابم برد رو کتابم.(تخمین بزنید چقدر خوابم میومده!)دختره که بیدارم کرد حس کردم لپ راستم داره باد میکنه!سرمو برگردوندم دیدم یه پشه ی گنده رو دیواره بغلمه...با پلاستیک بیسکوییت کوبیدم روش...خون پاچیدا!!!یعنی کصافط خون منو بلعیده بود!!خیلی چندش بود صحنه.عکس هم گرفتم تازه.بعدا براتون میذارم:دی daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

بوعلی سینا هم این لب را اگر بوسیده بود...

جای قانون و شفا «دیوانِ سینا»داشتیم!!!


+از توییتر!

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

الان رفتم دیدم رتبه ی دورقمی دمپایی های منو پوشیده داره ظرف میشوره.

به نظرتان این احتمال وجود داره که درایت و هوش و سخت کوشی و از این مخلفات از کف پا منتقل بشه؟!

روش حساب باز میکنم برای امتحان فردا!

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

تازگیا یجوری شدم:/نمیدونم چطوری توضیح بدم!مثلا یه ایده ای به ذهنم میرسه (مثلا اینکه برم دنبال فرانسه یاد گرفتن)و قلبم شروع میکنه گرومپ گرومپ زدن!یا حتی یه آهنگ مثل اینی که الان تو گوشمه منو تا سرحد هیجان میبره!خیلی زود هیجانزده میشم!دلم میخواد منفجر بشم و قلبم از سینه ام بیرون بتپه!خیلی حس کودکانه و سرزندگی دارم... آما!امان از وقتی که گرفته میشم!به ثانیه ای بنده یعنی...!بعد هی با خودم می گفتم یعنی دو قطبی شدم؟!دو قطبی بودم؟!دو قطبی گرفتم؟!:/عاشق شدم؟!:///// daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

هم اتاقی شماره ۱-متنفرم از پاییز!متنفرم از این هوا.همیشه دلم می گیره.هم اتاقی شماره ۲-اتفاقا همین دلگیر بودنشه که قشنگه.بعد من نگاه میکنم از پنجره بیرونو...بعد به این فکر میکنم که پاییزو دوست داشتم همیشه یا نداشتم؟!بعد فکر کردم به اینکه توی اینهمه سالها من عاشق پاییز بودم و خبر نداشتم.دوسش داشتم و ازش متنفر بودم در عین حال....براش لحظه شماری میکردم که بیاد و بعدش هم لحظه شماری میکردم که تموم شه.همیشه دوست داشتنای من این طوری بوده.یه پارادوکس تمام عیار.یه تضاد که یه لحظه هست و یه لحظه نیست.توی یه ثانیه عاشق میشم و توی یه ثانیه متنفر میشم...چرا آبان؟چون دقیقا وسط پاییزه....جایی که پارادوکسیته ی خون من به اوج خودش میرسه...وسطِ وسط!هم دلم میخواد این دلگیری و هوای دلگیر و بارون و اینا تموم بشه و هم دلم نمیخواد....به شدت دلم نمیخواد تموم شه و بعدش زمستون برسه....بعد شما خبر ندارید...خبر ندارید که من حساسیتم تو بهار و تابستون عود میکنه و اون دوتا فصلو به چشمم جهنم میکنه...اما....وقتی پاییز میرسه همه ی حساسیتم تموم میشه...مثلا همین الانش که هم اتاقی ها هی فرت و فرت دماغشونو میکشن بالا و سرما خ daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

هشتگ مدفون در زیر کوله باری از درس...

خب من دلمو زده دیگه این طرز زندگی :/

نمیشه بزنم مرحله ی بعد؟!

جود امروز اولین کلاس دانشگاشو زد زمین!✌✌✌

خیلیم چسبید تازه.

متوجهید که کودوم کلاس:دی

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

من نمیدونم از غذای اینجاست یا چی...

هرسه تامون تنظیماتمون خورده به هم و احتیاج داریم به یه چیزی که برمون گردونه به تنظیمات کارخانه!

سه روزه که دارم مثل خرس قطبی میخوابم!

و سه روزه که کشتیام غرق شده 

و

سه روزه که دارم فرو میرم تو خودم...

و

هی بیشتر و بیشتر چکه میکنم تو خودم...


daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق ورزند بدون اینکه شایستگی اش را داشته باشی. 

اگر زنی به من بگوید عاشق توام چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه می خری و ظرف ها را هم خوب می شویی، مرا ناامید کرده. چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر می رسد. چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانه ی توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی. حتی اگر دروغگو، حرامزاده و خودبین باشی.

#میلان_کوندرا

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

دستاشو شُست بغلم کرد یا نَشُست بغلم کرد؟

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 63 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34

اگه تو همون روزای اولی که آدما میرفتن دبستان یا راهنمایی یا دبیرستان و بین اونا و همکلاسیشون مشکل پیش میومد ناظما یا مسئولا یا معلما نمیگفتن:«وای خجالت نمیکشین شما دیگه دبیرستانی/راهنمایی/دبستانی(حتی!) هستین بچه که نیستین با هم دعواتون بشه!»و بجای این مزخرفات«یاد»میدادن که چطوری مشکلو حل کنن،چطوری خودخواه نباشن،چطوری سازگاری پیشه کنن،چطوری به حقوق همدیگه احترام بذارن،اونموقع دیگه کار به اینجایی نمیرسید که تو اتاق دکتری ها گیس و گیس کشی راه بیفته،ارشدا با هم دیگه دعواشون شه و کارشناسیه بشینه عر بزنه! daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 22:34